Quantcast
Channel: سكوت باران....
Browsing latest articles
Browse All 35 View Live

آدميزاد

دلم را در آزمايشگاه فوق تخصصي شان تشريح کردند...در جواب آزمايش نوشتند..:(هيچ اثري از آدميزاد در آن ديده نشد)حالا يکي به من بگويد:دل من به آدميزاد هاي اين عصر نبرده است يا آدميزاد هاي اين دوره دلشان جنس...

View Article



تسبيح دل

شب زده ...شب، زده ...جا مانده ...دلم گوشه اي ... جامانده ...تب زدگي و سرما ... امان ِ دلمرا بريده ...دستانم بوي ِ دلتنگي مي دهند ... عجيب ...دلممي خواهد چنگ بزنم ...به ...به ... پنجره ي فولاد ...به ......

View Article

بارش دل به اقيانوس عشق

دانه هاي دلم...  بيقرار... چه آرام ميبارند بر اين صفحه ي سفيد وپاک... و در اينجا در اين پايين... نقطه اي در وسط صفحه منتطر بارش آرامش اين دانه هاست... فقط تو ميداني اي آرامش دلم...تو ميداني که چه...

View Article

ديري است در طلب آرامش است...

در ميان اين باراني که خيسمان نميکند...و حس پروازي که در ميان ابرها را به ما داده برايت سخن ميگويم... ببند..چشمهايت را...گوش کن...ميشنوي....؟صداي بالهاي فرشتگان را....متفاوت است اين بار...دستهايمان از...

View Article

تو به من بگو...

    ميخواهم بگويم...قدر تاب دل خويشتن ندانم تا کجاست

View Article


يا مهدي(عج)

روي تختم دراز کشيدمو از پنجره زل زدم به ماه... طبق قرار هميشگيمون که ساعتامونو به وقت صفر عاشقيتنظيم کنيمو زل بزنيم به ماه.. اما انگار امشب ماه بازيش گرفته .. هر بار که چشمامو ميبندم وجودم سرشار ازعطر...

View Article

عاش قي

عاشقي تا محل تقاطع خط هايي که هميشه کنار همن..... انقدر عشق بازي کن و اوج بگير تا اين دوتا خط عاشق همو بشکنن

View Article

کوير

نميدونم چند وقته قلم اين 19ساله ي دل آواره ،کويري شده..حتي اگه تو اين کوير آبي هم ديده سراب بوده..دروغ تحويلم داده...نميخوام بازار خستگي و تنهايي و آه و ناله راه بندازم و بزارمشون تو ويترين واسه...

View Article


پر کشيدنت مرا ميبرد

20 ام تيرمرد...رفت...تو شباي قدر همش به اين فکر ميکردم که اگه کسي بعد اين شبا بميري خيلي خوش بخت بوده...پاک پاک ...ناب ناب...همون نوزاد پاک و سبک بال برگرده تو آغوش خدا...اما بعدش گفتم من هيچکدام از...

View Article


دست ها...

دست هايت بوي نور ميدادند...و هميشه قاچي از خورشيد را درآنها داشتي..نور از لابلاي انگشتهاي مهربانت ميچکيدخورشيد را در دستت نگه ميداشتي تا معشوقانت در سايه باشند..اما نور آرام نميگرفت ميخواست فرار کند و...

View Article
Browsing latest articles
Browse All 35 View Live




Latest Images